فیلم سینمایی بابل :
ریچارد و سوزان یک زوج توریست هستند که در غم از دست دادن فرزند سومشان به روستایی در حومهٔ مراکش سفر میکنند که بیشتر با یکدیگر باشند. اما در مراکش دو پسر با اسلحهٔ پدرشان اتوبوسی را که آن دو از مسافران آن هستند نشانه میروند و سوزان بهشدت زخمی میشود.
جریان رسانهای میشود و اینترپل در ماجرا دخالت میکند… این فیلم به بیان علت و معلول حوادث کوچک، که مجموع آن یک حادثهٔ بزرگ در سطح جهانی میشود، میپردازد و تأثیر روابط کوچک را بر حادثهای بزرگ که از درون خالی است بیان میکند.
فیلم بابل اثری درام و زیباست که فیلمنامهی آن توسط اینیاریتو و گیلرمو آریاگا (Guillermo Arriaga) نوشته شده است. این دو نفر که سابقه همکاری در فیلمهای زیادی را دارند، سعی کردهاند تا با روایت چند داستان موازی و توالیهای زمانی بههمریخته و سپس متصل کردن آنها به هم، به بیننده پیامی مشخص و تاثیرگذار بدهند.
استفاده از این سبک باعث شده است تا ذهن بیننده در خطوط داستانی مختلف فیلم گمراه نشود. البته این شیوهی روایت در مواردی ضعفهایی نیز دارد و با نظر مخالف منتقدین همراه شده است. یکی از این موارد مرتبط کردن بخشهای ژاپن به داستان اصلی فیلم است.