انیمیشن آرتور کریسمس :
آرتور مسئول بخش نامه ها است که در شب های کریسمس به پدرش ( بابا نوئل ) نامه را می دهد اما این بار یک نامه را فراموش می کند به بابا نوئل بدهد و هدیه به دست آن بچه نمیرسد.
در آن نامه نوشته بود: ((بابا نوئل عزیز من از شما یک دوچرخه می خواهم.
اگر توی راه می سوزید نمیخواهم برایم دوچرخه را بیاورید)). آرتور به آنها پیشنهاد میدهد که این هدیه را همین الان به دست او برسانیم ولی همه به او نه می گویند. او مجبور است با پدربزرگ خود این هدیه را را به دست آن بچه برسانند و تا ساعت 7:00 صبح بیشتر وقت ندارد این هدیه را به آن بچه برساند.
در وسط راه معلوم می شود پسری که آنجا کار می کرده در سورتمه بوده. در مسیر پدربزرگ به جای انگلیس آنها را به ماداگاسکار می برد.
آنها با چند شیر مواجه می شوند و آرتور آن هارا به هیبنوتیزم می خواباند.
سپس آن ها پا به فرار گذاشته و شیر ها به دنبال آن ها زده و آرتور مجبور است معجون شناور شدن سورتمه را بر روی زمین بریزد و حیوانات ماداگاسکار بر روی هوا شناور می شوند…