در خلاصه داستان گرتا یا Greta فرانسس مککالن پس از درگذشت مادرش سعی میکند در شهر نیویورک دوام آورده و زنده بماند. اما او پس از اینکه اقدام نیکوکارانهای را انجام میدهد، در مسیر یک پیانیست مرموز به نام گرتا قرار میگیرد و پس از آن اتفاقاتی عجیب و شوم رخ میدهد که…
شخصیت/قربانی «گرتا» یک زن جوان اهل بوستون به نام «فرانسس مک کولن»(Chloe Grace Moretz) است که در شهر نیویورک با دوست صمیمی خود «اریکا»(مایکا مونرو) زندگی میکند. یک روز زمانی که او در مترو حضوور دارد، «فرانسسِ» ضعیفالنفس ناخواسته یک کیف دستی را پیدا میکند.
او با این فکر که ممکن است یکی از مسافران قطار این کیف را جا گذاشته باشد، آن را باز میکند و مشخصات محل زندگی زن صاحبش را پیدا میکند و سپس به آدرسی که بر روی گواهینامه نوشته شده است مراجعه میکند.
در آنجا او با استقبال بسیار مشتاقانه و پرشور زنی به اسم «گرتا هیدگ»(ایزابل هوپر) آشنا میشود.
«گرتا» زن تنهایی است که در خانهای زندگی میکند که توسط عکاسانی که در حسرت گذشتهاند اشغال شده است. علاقهی زیاد و به نظر خالصانهی «گرتا» برای دوستی با «فرانسس» چندان عجیب به نظر نمیرسد تا اینکه او متوجه موضوع بسیار مهمی میشود. خیلی زود اما علاقهی زیاد «گرتا» برای دوستی با «فرانسس» تبدیل به مسئلهای عذابآور میشود.
رفتار استاکرگونهی او «فرانسس» را تا مرز دیوانگی میبرد اما او کار خلافی نمیکند، برای «گرتا» اما مسئله تفاوت دارد.