فیلم سینمایی گراز وحشی :
اولی نمی تواند کلاه خود را پیدا کند و همسرش را به از دست دادن آن متهم می کند. فقط وقتی در آینه نگاه می کند آن را روی سرش می بیند.
اولی می خواهد برای یک بعد از ظهر سرگرم کننده به استن بپیوندد، اما همسرش ایده های دیگری دارد. او از او می خواهد که آنتن رادیو را بالای پشت بام آنها نصب کند، کاری که او سه ماه است از آن غافل بوده است.
استن سوار ماشین می شود و به اولی کمک می کند. پس از تخریب دودکش هاردی و چندین بار سقوط از پشت بام، آنها نردبانی را در صندلی عقب ماشین استن قرار می دهند. ماشین دنده را تغییر میدهد و بهطور غیرقابل کنترلی در خیابانهای شهر سرعت میگیرد و اولی همچنان
بهطور نامطمئن بالای نردبان نشسته است.
خانم هاردی بعد از توقف ماشین بالاخره با پای پیاده به آنها می رسد، در حالی که هاردی با نردبان به خیابان پرتاب شده بود. این سه نفر تلاش می کنند به خانه برگردند در حالی که لورل انواع چیزهای پر سر و صدا را امتحان می کند تا ماشین را دوباره راه اندازی کند، از جمله دو
بار زدن بوق. یک ماشین واگن برقی با سرعت زیاد به آنها نزدیک می شود و جمعیتی از تماشاگران با شنیدن صدای تصادف از روی صفحه، چشمان خود را می پوشانند. نتیجه این است که ماشین مانند آکاردئونی بین دو واگن برقی له می شود و آنها باید با ماشین شکسته به خانه بروند.
Ollie can’t find his hat, much to the amusement of his wife and maid. Then Ollie and Stan attempt to install a rooftop radio antenna.