داستان هفت روز از زندگي دزدي است که تازه از زندان آزاد شده وطلاق همسرش و دوري تنها دخترش او را در شرايط بدي قرار داده است. مرد جوان در اولين صبح پس از آزادي تصميم گرفته دزدي را کنار بگذارد. دوري کردن از وسوسه هاي دزدي ديري نمي پايد و روزهاي بعد که گرسنگي امان مرد جوان را بريده؛ او را از اين تصميم باز مي دارد.
تحلیل :
صبح روز هفتم اثری به دقت کارگردانی شده است و تلاش برای کنترل همهی اجزاء به شکل تحسین برانگیزی در آن به چشم میآید. نقطهی قوت اساسی فیلم، فیلمنامهی دقیق و پر از جزئیاتش است که قصهای ساده را که میتوانست با شگرد تکرار به ملال بینجامد با تغییر جهتهای ملایم و بههنگام و به میان آوردن پیچشهای کوچک داستانی و نیز با به کارگیری بازیگوشانهی موقعیتهای کمیک به قصهای جذاب و سرشار از تعلیق و غافلگیری بدل کرده است.
صبح روز هفتم جلوهی سرزنده و کمیکاش را بدون توسل به شلنگ تختهاندازیهای اسلپ استیک، ناخنک زدن به خطوط قرمز اخلاقی و تکیه بر طنز گفتاری سر و شکل داده است و این در قیاس با تلقی رایج از سینمای کمدی در سینمای ایران در این سالها اهمیتی مضاعف مییابد. صبح روز هفتم نمونهی خوب یک کمدی موقعیت برای سینمای ایران است و اغلب موقعیتهای کمدی در آن همچون دیگر وجوه دراماتیک فیلم، بر اساس رهیافت بنیادین فیلمنامه یعنی «تکرار» شکل گرفتهاند.