دست نوشته ها نمی سوزند :
خسرو و مرتضی عازم مأموریتی شدند که یک نفر را بکشند. این ترور باید به عنوان یک خودکشی ترتیب داده شود. اما در آخرین لحظه، آنها موظفند برنامه های اولیه خود را تغییر دهند…
این فیلم دارای جزئیاتی از زندگی یک مامور اطلاعاتی است و همزمان با حذف یک رمان، نویسنده و افراد دیگر (احتمالاً از دوستان نویسنده) به پایان میرسد. فیلم دارای یک روایت غیرخطی است به طوری که ابتدا و انتهای آن مکمل یکدیگر هستند. صدای پارس سگی که در ابتدای فیلم شنیده میشود وقتی در پایان فیلم شنیده میشود، این دو زمان و مکان را به یکدیگر ربط میدهد.
فیلم یک نگاه سنتی در خصوص بازگشت شر به انسان دارد به این ترتیب که یکی از ماموران اطلاعاتی که مرتکب قتل میشود، کودکی دارد که بیمار است و همسر او باور دارد که دلیل بیماری کودک، شغل همسرش است. یکی از مواردی که کارگردان آن را برجسته کرده، نیاز مالی این مامور اطلاعات است. به طوری که بارها در حال کنترل موجودی حساب خود است. این صحنهها یادآور رمان بازجوی عزیز نسین است.
در طی ماموریت، با سفارش حاجی، فرزند مامور اطلاعاتی در بیمارستان پذیرش میشود ولی در صحنههایی دیگر عدم انجام جراحی بیانگر بیهودگی، تعلیق و…