نیسان آبی 2 قسمت 10 :
دو سه سالی گذشت، رابطه جمشید و زری دیگه مثل سابق نبود، رضا و پری هم دیگه اون رضا و پری قبل نبودند تا اینکه شب عروسی ممد… ای واای از شب عروسی ممد، ای فریاد از شب عروسی ممد!…
رضا نیز ترانه سرایی را در پیش گرفت و اگرچه استعداد آنچنانی نداشت اما تلاش کرد تا بتواند برای خوانندگان ترانههای کوچه بازاری بگوید. او مدعی است اکثر شعارهای پشت وانتها از سرودههای او است و از این بابت خوشحال است.
ساختمان کلی داستان نیسان آبی با معرفی کامل شخصیتهای اصلی و فرعی از جمله جمشید و رضا و همسرانشان زری و پری و همچنین کاراکترهای فرعی از جمله ممدچاخان به خوبی چیدمان شده و از این بابت مخاطب میتواند خودش را جای شخصیتها بگذارد و در دنیای فانتزی و کمدی آنها زندگی کند.