واکنش پنجم :
فرشته، همسرش سعید را در یک سانحه تصادف از دست میدهد. پدرشوهرش حاج صفدر مردی ثروتمند و بانفوذ است.
او به فرشته میگوید حالا که سعید مرده، دیگر با خانواده آنها نسبتی ندارد و چون حاج صفدر دو پسر مجرد در خانه دارد و فرشته هم به آنها نامحرم است باید خانه آنها را ترک کند.
در ضمن او حاضر نیست سرپرستی دو فرزند سعید را به مادرش (فرشته) بسپارد، مگر اینکه با برادرشوهرش مجید ازدواج کند.
فرشته نمیپذیرد و مجبور میشود بچهها را ترک کند و به خانه پدرش برود. حاج صفدر اجازه میدهد فرشته فقط روزهای پنج شنبه بچهها را پیش خودش ببرد.
در یکی از این روزها پسر فرشته میگوید حاج صفدر قصد دارد آنها را به اصفهان پیش عمه شان بفرستد. فرشته مشکلش را با همکارانش مطرح میکند و تصمیم میگیرد با بچههایش به دبی فرار کند، اما در روز حرکت حاج صفدر که از قضیه مطلع شده جلوی آنها را میگیرد.