فیلم سینمایی راه بازگشت :
در سال ۱۹۳۹ یانوش، سربازی لهستانی که در جریان اشغال لهستان توسط شوروی به اسارت درآمده است، توسط افسر ارتش سرخ مورد بازجویی قرار میگیرد. یانوش در ابتدا جرم خود را نپذیرفت؛ لذا همسرش را تحت شکنجه به اتاقش آوردند و او را مجبور کردند تا علیه یانوش حرف بزند. یانوش به ۲۰ سال حبس در گولاگ محکوم شد.
در کمپ گولاگ در سیبری، یانوش با یک مهندس مترو آمریکایی به نام آقای اسمیت، یک قاتل بیرحم روس به نام والکا، با آشپز گروه که هنرمند نیز هست به نام توماس، یک لهستانی شب کور به نام کازیک، یک کشیش اهل لیتوانی به نام ووس، و یک حسابدار یوگوسلاو به نام زوران آشنا میشود. خانباروف یانوش را از نقشه فرار خود مطلع میکند.
مسیر فرار او از راه جنوب و گذشتن از دریاچه بایکال طراحی شده بود. اسمیت به یانوش گفت نقشه فرار خانباروف بیشتر به خواب و خیال شبیهاست و برای روحیه دادن به خودش است ولی اسمیت خیال داشت نقشه او را عملی کند.
بعد از آن که به کار در معدن محکوم شدند، یانوش تصمیم گرفت نقشه فرار را در کولاک شبی برفی اجرا کند و گروه با هم فرار کردند. در شب نخست، کازیک به علت شب کوری گم شد و در نهایت بر اثر سرمازدگی جانش را از دست داد. جنازهاش صبح روز بعد توسط اعضای گروه پیدا و به خاک سپرده شد.
بر قبرش یانوش گفت: «در این مکان مردی آزاد مردهاست»……