انیمیشن غولهای پاکتی :
داستان انیمیشن درباره غول های آبی رنگ کوچکی است که در زیر زمین زندگی می کنند و با وسایلی که از زباله های انسان ها درست کرده اند، صاحب یک زندگی نسبتا مرفّه هستند. هر کدام از آنها یک جعبه را مانند لباس به همراه خود دارد و در هنگام ترس، در آن پنهان می شود.
آنها یک پسر بچه انسان را نیز از کودکی بزرگ کرده اند. «اسنیچر» و افرادش، پدر شخصیت اصلی داستان یعنی «اگز» که همان پسر بچه است را دستگیر کرده اند و پدر اگز هم او را به غول ها تحویل داده تا از خطر اسنیچر حفظ شود. از آن به بعد، اسنیچر در شهر شایع می کند که غول ها پسرک را خورده اند و برای مردم شهر بسیار خطرناکند. او برای رسیدن به طبقه بالاتر مردمی و جایگاه اجتماعی بالاتر از این شایعه استفاده می کند تا شهردار را راضی کند به او یک کلاه سفید که نشانه نجیب زادگی است بدهد.
او به شهردار که عاشق پنیر است می گوید غول ها دنبال پنیر او هم هستند و اینگونه لرد را برای کشتن غول ها ترغیب کرده و با خود همراه می سازد. لرد هم به او قول می دهد در صورت دستگیری و کشتن تمام غول ها، به او یک کلاه سفید بدهد. از آن زمان به بعد، اسنیچر و و افرادش به دستگیری غول ها می پردازند.