هنری آدامز ( گریگوری پک ) آمریکایی که به طور اتفاقی به انگلستان وارد شده است ، تلاش می کند برای خود کاری پیدا کرده تا بتواند با دستمزد آن شکم خود را سیر کند . اما هر چقدر که می گردد نمی تواند کاری را پیدا کند ؛ تا آنکه به صورت غیر منتظره با با برادران مونتپلییر آشنا می شود .
الیور و رودریک مونتپلییر از ثروتمندان سرشناس انگلستان که چندی قبل به بانک مرکزی سفارش چاپ یک برگ اسکناس یک میلیون پوندی را داده اند ، تصمیم می گیرند اسکناس را به آدامز داده تا ببیند داشتن این اسکناس که تنها اعتبار برای صاحب آن می آورد مهمتر است یا اینکه جامعه اهمیتی به این اسکناس ( اعتبار ) نداده و برای مردم داشتن سرمایه ی واقعی اهمیت دارد .
آن دو اسکناس را در پاکتی گذاشته و به آدامز می دهند فقط با او شرط می کنند که تا ساعت دو بعد از ظهر آن پاکت را باز نکند . آدامز که چند روز است چیزی نخورده ، و از محتوای پاکت هم هیچ اطلاعی ندارد ، به خیال آن که درون پاکت پول معمولی می باشد ، به رستورانی رفته و مقدار زیادی غذا سفارش می دهد . اما زمانی که گارسن می خواهد پول غذا را دریافت کند …
فیلم بر اساس داستان کوتاهی از مارک تواین به همین نام ، ساخته شده است و مانند بسیاری از آثار تواین غیرمعمول و بلند پروازانه می باشد . اسکناس یک میلیون پوندی حاوی دو نکته می باشد . نکته اول به سخره گرفتن سرمایه داران جامعه و اینکه چقدر راحت ممکن است فردی مانند آدامز که در هفت آسمان حتی یک ستاره هم ندارد ، ظرف مدت بسیار کوتاهی به چنان جایگاهی در اجتماع برسد که حتی اصرارهای مرد ثروتمندی مانند دوک فروگنال برای پس گرفتن اتاقش از آدامز به نتیجه نمی رسد . و نکته دوم ظاهربینی مردم که باعث می شود چشم آنها بر روی حقیقت بسته شده و از عمق مسائل اطلاع پیدا نکنند .