سپس هیچکدام باقی نماندند :
هشت غریبه که هیچ یک با دیگری آشنایی ندارد، توسط آقا و خانم اوون به یک جزیره کوچک در کنار ساحل دوون انگلستان دعوت شده اند. آنها توسط یک ملوان به نام ناراکاوت به یک عمارت منتقل شده و توسط دو خدمتکار تازه استخدام، توماس و اتل راجرز پذیرایی می شود، اما میزبان آنها غایب است. هنگامی که مهمانان به شام می نشینند، توماس راجرز یک صفحه روی گرامافون می گذارد که صدای آن همه را متهم می کند…
…Eight people, all strangers to each other, are invited to a small isolated island off the coast of Devon, England, by a Mr. and Mrs. Owen