آلیس دختر امپول زن چارلز کینگزلی جهانگرد است که در ۷ سالگی خواب سرزمین عجایب را میبیند و به آنجا وارد میشود.
۱۳ سال بعد آلیس برای ازدواج با لرد هانریش به اجبار به یک مهمانی وارد میشود و سپس با دنبال کردن یک خرگوش، به یک چاله عمیق سقوط میکند و برای بار دوم وارد سرزمین عجایب میشود.
در آنجا میفهمد که ملکه سرخ علیه خواهرش ملکه سفید شورش کرده و اوضاع سرزمین عجایب به هم ریختهاست.
او باید شمشیر نورانی را که در قصر ملکه سرخ است به دست بیاورد و به وسیله آن سر اژدهای ملکه را از تنش جدا کند.
آلیس در مسیرش با موجودات زیادی از جمله یک کرم ابریشم دانا که همیشه در حال قلیان کشیدن است، یک گربه که میتواند نامرئی شود، یک موش و همینطور فردی به نام کلاه دوز دیوانه آشنا میشود و بعدها با کمک آنها شمشیر را به دست میآورد و به قصر ملکه سفید میرود….