فیلم سینمایی سه احمق :
فرهان، راجو، رانچو و چاتور در یک دانشگاه مهندسی درس میخواندهاند. چاتور ده سال قبل در زمان دانشجویی به آنها گفته بود که پس از ده سال در دانشگاه همدیگر را ببینند و بفهمند چه کسی موفق تر است. اما فرهان و راجو که دوستان صمیمی رانچو بودهاند نمیدانند او کجاست و سالهاست او را ندیدهاند؛ بنابراین به دنبال آدرسی که چاتور داده هر سه به دنبال رانچو میروند و فیلم به عقب بازمیگردد:
رانچو دانشجویی بوده که از صمیم قلب به مهندسی علاقه داشته اما با حفظ کردن مخالف بوده. راجو فقط برای نجات خانواده اش از فقر تصمیم به مهندس شدن گرفته بوده و فرهان علاقه داشته عکاس حیات وحش شود اما پدرش اجازه نداده بود.
مدیر دانشگاه دکتر ویرو ساراسها بوده (ویروس) با رانچو شدیداً مخالف است. چاتور شاگرد موردعلاقه اوست و فقط درس هارا حفظ میکند.
راجو که در ابتدا از روشهای رانچو راضی نیست به اتاق چاتور نقل مکان میکند در حالیکه او وضع بدتری دارد. در روز معلم چاتور برای تحت تأثیر قراردادن ویروس تصمیم میگیرد به کمک کتابدار مدرسه سخنرانی به زبان هندی خالص که چیزی ازآن نمیفهمد حفظ کند و روی صحنه بخواند.