هیوا اکبری پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید در بحبوحه جنگ، تصمیم می گیرد تا از مناطق جنگی و خانه ای که در آن با همسرش زندگی می کرده، بازدید کند. امیر کرمی، که اکنون سفیر ایران در سنگال است و زمانی جزو همراهان حمید در جنگ بوده می خواهد با هیوا ازدواج کند، ولی هیوا به رغم نشانه هایی از شهادت حمید همچنان در پی شوهرش است. او در خانه قدیمی اش به تعدادی نامه متعلق به پانزده سال پیش دسترسی پیدا می کند که خاطرات سال های گذشته او را با حمید زنده می کند…
درباره کارگردان :
رسول ملاقلی پور نویسنده سینما و تلویزیون ایران است. وی سال 1334 چشم به جهان گشود. از مهمترین آثار رسول ملاقلیپور میتوان به فعالیت در فیلم میم مثل مادر، فیلم مزرعه پدری و فیلم قارچ سمی اشاره کرد.
او کار حرفهای خود را از سینما آغاز کرد و سال 1362 در 28 سالگی در فیلم نینوا به عنوان کارگردان فعالیت داشته است. گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش مانند فیلم میم مثل مادر، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای رسول ملاقلیپور محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون محمود نوروز، ابوالفضل دهقانیان، محمود ترکالکی و داوود رحمتی را تجربه کرد.
همچنین وی در سال 1385 دورهی پرتلاشی را در عرصه سینما و تلویزیون گذراند و در تولید اثر مهمی حضور داشته است. اثر مهم رسول ملاقلیپور در این سال، فعالیت در فیلم میم مثل مادر به کارگردانی رسول ملاقلیپور محسوب میشود.